لیلاز: توافق ۲۵ ساله با چین، ایران را قوی و مستقل نگه می‌دارد

روحانی: در ۲ استان موج چهارم کرونا شروع شده/ ممنوعیت مراسم مذهبی در شهرهای نارنجی و قرمز
14 فروردین 1400
قدیریان: هنر بعد از انقلاب، «هنر انقلاب» نیست/ قرآن را ملاک قرار دهیم
14 فروردین 1400
نمایش همه

به گزارش خبر گزاری طراحان سرو به نقل از سعید لیلاز، کارشناس مسائل اقتصادی در روزنامه ایران یادداشتی درباره سند همکاری ایران و چین منتشر کرده است، در بخش‌هایی از آن آمده است.

– یکی از جالب‌ترین نکات و عمومی‌ترین سوء‌تفاهم‌هایی که درباره قرارداد راهبردی ایران و چین شکل گرفته این است که به عمد یا از روی نادانی، درباره این توافق و ابعاد آن در اقتصاد ایران اغراق می‌شود. کسانی که از روی بی‌اطلاعی چنین کاری انجام می‌دهند، نشان داده‌اند که شناختی از حجم اقتصاد ایران ندارند.

– اگر تمام آن چیزی را که در مطبوعات خارجی به اغراق درباره قرارداد مذکور گفته می‌شود مبنا بگیریم، یعنی سرمایه‌گذاری 400 میلیارد دلاری چین در اقتصاد ایران ظرف 25 سال آینده، مجموع سرمایه‌گذاری چینی‌ها در ایران 2 تا 3 درصد سرمایه‌گذاری سالانه مورد نیاز کشور در این مدت را پوشش می‌دهد. حجم تولید ناخالص داخلی ایران به شاخص قدرت برابری خرید حدود هزار و 300 میلیارد دلار در سال است که اگر 40 درصد آن پس‌انداز ناخالص داخلی باشد، ما سالانه 400 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی نیاز خواهیم داشت.

– نکته مهم دیگر این است که چین در عمل، بیش از دو دهه است که در اقتصاد ایران دارای سهم نخست است. از حدود سال 1992 تا 2012، حجم مبادلات خارجی ایران با چین از سالانه حدود 200 میلیون دلار به 30 میلیارد دلار افزایش یافت و اگر تحریم‌های اخیر امریکا نبود احتمالاً این عدد به حدود 40 میلیارد دلار هم می‌رسید. بنابراین چیزی که مخالفان توافق ما را از آن می‌ترسانند، نزدیک به دو دهه است که بدون انجام سرمایه‌گذاری در اقتصاد ایران محقق شده است. در نتیجه آن هم تا کنون هیچ اتفاق وحشتناکی رخ نداده. 

– نکته بسیار مهم دیگر این است که اساساً مسأله چین بر خلاف آنچه الان تصویر می‌شود، صرفاً مسأله ایران نیست بلکه مسأله کل جهان است. این آمار تکان‌دهنده‌ای است که شریک تجاری 150 کشور از مجموع 210 کشور جهان در حال حاضر، چین است. حتی کشورهایی که شریک تجاری اول آنها امریکا، ژاپن یا استرالیا است، در حالی با این سه کشور تجارت دارند که شریک تجاری اول همین سه کشور، چین است.

– کشوری که بخواهد در دنیا به کالای ارزان دسترسی پیدا کند و هر چه بیشتر نیازهای توده‌های فقیر خود را پوشش دهد، گریزی از اینکه رابطه اقتصادی خود را با چین تحکیم و سازماندهی کند، نخواهد داشت.

– مقایسه این توافق با قرارداد ترکمانچای هم یک قیاس مع‌الفارق و ناشی از بی‌اطلاعی نسبت به تاریخ است. در دهه 1830 که ما شاهد قرارداد ترکمانچای بودیم، روسیه تقریباً قدرتمندترین کشور جهان بود. به گونه‌ای که الکساندر اول موفق شده بود پاریس را اشغال کند و ناپلئون را به تنهایی شکست دهد. در همان زمان ایران هم یکی از ضعیف‌ترین کشورهای مستقل جهان به شمار می‌رفت. یعنی بقیه کشورها اگر مستقل بودند، اینقدر ضعیف نبودند و اگر ضعیف‌تر بودند مستقل نبودند.

– در حال حاضر نه چین آن سهم جهانی قدرت را که روسیه در دهه 1830 داشت، دارد و نه ایران مانند آن زمان ضعیف است. اگر ایالات متحده امریکا نتوانسته ایران را زمینگیر کند به طریق اولی چین نمی‌تواند چنین کاری انجام دهد. خصوصاً با توجه به بعد مسافت میان ایران و چین. روسیه در دهه 1830 هم زیادی بزرگ و قدرتمند بود و هم به ایران چسبیده بود. چین نه تنها فاصله زیادی از ایران دارد بلکه از حوزه نفوذ استراتژیک خودشان یعنی فاصله 2 هزار کیلومتری اطراف خارج نشده‌اند و شواهد نظامی هم نشان می‌دهد که به این زودی خارج نخواهند شد.

– قرارداد کنونی را باید در راستای مستقل و قوی نگاه داشتن ایران دید.

– توافق امروز با چین توافقی است در دنیای پساترامپ و به واسطه آن می‌توانیم مجدداً موازنه شرق و غرب در سیاست خارجی ایران را برقرار کنیم.

– حتی موافقان رابطه با غرب هم باید از این توافق خشنود باشند. چرا که این توافق می‌تواند غرب را به سر میز مذاکره برگرداند چون به آن طرف نشان می‌دهد که ایران هیچگاه در یافتن راه‌هایی برای زیست مستقل، دست بسته و تنها نیست.