ماجرای مخالفت بنی‌صدر با انتصاب یک انقلابی که نخ تسبیح انقلابیون بود

جدال حکمرانی AI؛ مذاکره بر سر «فرماندهی هوش مصنوعی» آغاز شد
12 خرداد 1404
امام، آیت الله بروجردی را ولی فقیه زمان می دانست؛ ماجرای فدائیان اسلام
12 خرداد 1404
نمایش همه

آئین رونمایی از کتاب «مبارزه» روایت دست اول از شهید محمدصادق اسلامی، از شهدای حزب جمهوری اسلامی، امشب در مجتمع فرهنگی سرچشمه برگزار شد.

در ابتدای این مراسم سیدجواد آل احمد از دوستان شهید محمدصادق اسلامی گفت: شهید اسلامی فرد پرکار، چندبعدی و خیلی بی‌هیاهو بود. آشنایی من با ایشان بعد از فوت آیت الله بروجردی بود. جمعی از دوستان فعال، امام خمینی (ره) را شناختند و تصمیم گرفتند شرایطی را فراهم کنند تا دستورات امام در جامعه اجرایی شود. بر همین اساس تصمیم گرفتند روزهای جمعه دور هم جمع بشوند و هرکدام از یک شهر، به قم بیایند. ساعت ۱۰ امام به حیاط می‌آمدند و می‌نشستند و ما لحظات و ساعاتی در خدمت امام بودیم، مدتی امام را آنجا می‌دیدیم، بعد بیرون می‌آمدیم و در مدرسه فیضیه قرار می‌گذاشتیم و صحبت می‌کردیم و بعد به شهرهایمان برمی‌گشتیم.

شهید اسلامی نخ تسبیح انقلابیون بود

آل احمد گفت: حاج صادق اسلامی آن روزها و در جریان انقلاب عین نخ تسبیح بود. می‌گشت آدم‌های مورد اعتماد را شناسایی می‌کرد و به هم وصل می‌کرد و جلسات را ادامه می‌داد. حاج صادق کیفش زیر بغلش بود و برای انقلاب شب و روز نمی‌شناخت. ما نسبت به دوستان‌مان خیلی کم کار کرده‌ایم و آنها را به جامعه معرفی نکرده‌ایم. البته یک علتش این است کسانی که بالای سرمان بودند، مثل نورافکن بودند؛ تا زمانی که بودند حواس‌مان به کارهای دیگر پرت بود و نمی‌توانستم روی خود آنها تمرکز کنیم.

وی افزود: وقتی در ۲۲ بهمن انقلاب پیروز شد، هیچکس باور نمی‌کرد به این سرعت پیروز شویم. به همین دلیل کار زیاد بود و مرکزیت کارهای انقلاب هم چهل پنجاه نفر بودند که یکی از آنها شهید اسلامی بود. بعد از انقلاب هم باید کارها پیش می‌رفت و مردم سوال داشتند که انقلاب چیست و قرار است چه اتفاقی رخ دهد؟ در پرسش به این پاسخ‌ها قرار شد مبانی انقلاب را در حزب جمهوری اسلامی بنویسیم. خیلی‌ها نمی‌دانند که آن جزوه‌ها و یادداشت‌ها و مطالب در خانه حاج صادق اسلامی نوشته و تدوین شد.

آل احمد درباره فعالیت‌های شهید اسلامی پس از پیروزی انقلاب، گفت: بعد از اینکه شهید رجایی نخست وزیر شد، شهید اسلامی را به عنوان وزیر بازرگانی معرفی کرد که بنی‌صدر اجازه نداد. در نتیجه شهید اسلامی در بخش‌های دیگر به دولت شهید رجایی کمک می‌کرد و چون مملکت با شرایط سختی مواجه بود، شبانه‌روز کار می‌کرد.

وی درباره نگاه شهید اسلامی به اداره کشور گفت: زمانی که انقلاب شد، دولت با آموزش و پرورش ۸۰۰ هزار پرسنل داشت، اما الان این عدد ۴ میلیون است. این اتفاق مخالف نظر امام و بزرگان انقلاب بود. عقیده آنها این بود که کار را به مردم بدهند. کسانی که اول انقلاب را دیدند یادشان است که بسیاری از افراد جامعه، در تشکیلات دولتی و حکومتی، کارها را به دست گرفتند و مسائل کشور را اداره می‌کردند. حمل و نقل و توزیع و امنیت شهر دست خود مردم بود. بعد هم وقتی جنگ شد، تا وقتی مردم در جریان کار قرار نگرفتند، کار انجام نشد. وقتی مردم آمدند، کار جنگ هم پیش رفت. شهید اسلامی هم چنین باوری داشت و معتقد بود باید از ظرفیت مردم در حل مسائل کشور استفاده کرد.

وی در پایان گفت: در این چهل سال خیلی عقب افتاده‌ایم. کشور ما نیاز به کار دارد. نیروهای کارآمد و خوبی داریم که باید از آنها استفاده کنیم.

ماجرای مخالفت بنی‌صدر با یک انتصاب انقلابی که نخ تسبیح انقلابیون بود

در ادامه علیرضا اسلامی، فرزند شهید محمدصادق اسلامی گفت: این سومین کتابی است که درباره شهید اسلامی منتشر می‌شود. اولین کتاب شامل اسناد ساواک درباره شهید اسلامی است، کتاب دوم کتاب تاریخ شفاهی شهید است و کتاب سوم هم به قلم برادر عزیزم نوشته شده است.

اسلامی گفت: کتاب «مبارزه» بر اساس یک مصاحبه با شهید اسلامی نوشته شده است؛ مصاحبه‌ای که ایشان با نشریه دانش‌آموزی آن زمان انجام داده بودند و مبارزات‌شان را تا سال ۶۰ روایت کرده بودند. برادرم، جواد اسلامی، به خوبی آن خاطرات را ساخته و پرداخته و مستندسازی کرده است. هر کلمه‌ای که در کتاب است، به اسناد آن ارجاع دارد. به نظرم این کتاب خوبی است که هم با شهید و هم با نهضت امام و هم با خود امام خمینی (ره) آشنا می‌شویم. نسل ما نیاز دارد که تاریخ معاصر را بداند و مهم‌تر از آن اینکه باید از تاریخ عبرت بگیریم.

خواهش نویسنده «مبارزه» از دوستان شهید اسلامی

فرزند شهید اسلامی ادامه داد: تاریخ مهم است و حضرت امام هم به سید حمید روحانی تأکید می‌کند تاریخ انقلاب را با توجه به توده‌ها، بنویسد. من شهید باهنر را خواب دیدم که ایشان تأکید کردند تاریخ را بنویسید. اول انقلاب زمان فرصت نوشتن نبود؛ اول که ساواک بود و بعدش هم درگیر انقلاب شدیم. باید اطلاعات کسانی را که آن زمان حاضر بودند پیدا کنیم و خاطرات‌شان را چاپ کنیم.

سپس جواد اسلامی نویسنده کتاب «مبارزه» درباره این کتاب گفت: برای من عبرت گرفتن از تاریخ، برای آینده، مهم است. عبرت گرفتن از تاریخ هم در کلام معصوم وجود دارد، هم در کلام حضرت امام خمینی (ره) و هم در کلام مقام معظم رهبری. انگیزه اصلی که باعث شد کتاب را بنویسم، همین موضوع بود.

ماجرای مخالفت بنی‌صدر با یک انتصاب انقلابی که نخ تسبیح انقلابیون بود

نویسنده کتاب مبارزه گفت: این کتاب جلد اول خاطرات پدر من است و طبیعتاً همه مطالب در آن وجود ندارد. به ویژه اینکه شهید تنها تا پیروزی انقلاب خاطراتش را بیان کرده است. در صورتی که عمده کارهای سنگین ایشان، متعلق به بعد از انقلاب تا زمان شهادت است.

جواد اسلامی با بیان اینکه برای روایت تاریخ انقلاب نیازمند همه کسانی هستیم که آن دهه را درک کرده‌اند، گفت: جا دارد همین‌جا از تمام عزیزانی که با پدر ارتباط داشتند خواهش کنم مرا در جریان بگذارند تا من این یادگاری‌ها و خاطرات آنها را ثبت و ضبط کنم و جلدهای بعدی کتاب هم منتشر شود.

رونمایی از کتاب «مبارزه»

وی افزود: دوست دارم مثل کاری را که برای شهید لاجوردی انجام دادم، یعنی کتاب «آقای دادستان» را، برای پدر هم انجام بدهم. اگر هر عزیزی در هر جایی از ایران خاطره‌ای از پدر دارند، ممنون می‌شوم به دست من برسانند. این خاطرات هدایتگر نسل‌های فعلی و نسل‌های بعدی است و حتی می‌تواند به کشورهای دیگر که از انقلاب ما الگو گرفته‌اند، کمک کند.

پایان‌بخش این مراسم رونمایی از کتاب «مبارزه» بود که توسط نویسنده اثر جواد اسلامی، علیرضا اسلامی، جعفر شمسیان، حسین وکیلی، جواد روحی، سید رضا لاجوردی و سید جواد آل احمد انجام شد.