خانه اندیشمندان علوم انسانی پیرو مباحث متعددی که درباره جزایر ایرانی در کشورهای دیگر انجام شده، نشستی را درباره تاریخ و باستان شناسی این جزیره برگزار کرد.
در این نشست محمد اسمعیلی جلودار از باستان شناسانی که پس از سالها موفق به بررسی در جزیره ابوموسی شده بود درباره فعالیتهای تیمش در این جزیره گفت: همیشه پای باستان شناسان به این جزیره قطع شده است پیش از ما در سال ۱۳۵۰ از طرف اداره باستان شناسی آن زمان، گروهی اعزام شد ولی نتوانستند کاری کنند و حتی گزارش دادند که چیزی پیدا نکردند. گزارش آنها هم مکتوب نیست. بعد از آن تلاش شد تا گروههای دیگری به جزیره رفته و کار کنند اما باز هم موفق نشدند تا اینکه سال ۹۱ تیم ما مجوز کار گرفت.
وی گفت: خلیج فارس همواره در طول تاریخ مهم بوده و شاهراه محل عبور انسان بوده است. کاوشهای باستانی نقش اساسی در هویت فرهنگی ما دارد از اینجا تجارت با شرق آفریقا، هندوستان و چین انجام می شده است. اولین بار فردی به نام چارلز از نام جعلی برای خلیج فارس استفاده کرد. بعد از آن رهبران کشورهای عربی در خصوص غیر ایرانی بودن جزایر کتابهایی چاپ میکردند و دست به تاریخ سازی زدند. باستان شناسانی هم که نتوانسته بودند در ایران کار کنند جذب کشورهای عربی شدند و برای آنها فرهنگسازی کردند.
حتی نمادهای ما را با نامهای محلی به نامشان ثبت کردند. نقشههای زیادی وجود دارد که نام بوموسی در آن دیده میشود در نقشه ۱۷۶۵ نام بوموس را میبینیم و یک فرانسوی در سال ۱۷۵۸ به بوموسی اشاره میکند و شوروی هم از بوموسی استفاده میکند. برخی میگویند این نام برگرفته از فردی به نام ابوموسی است که این جزیره را آباد کرده است به همین دلیل به آن ابوموسی میگویند.
جلودار گفت: در مرکز این جزیره کوچک مسیر فرودگاه، روستای امارات نشین و ساخت و سازهای نظامی وجود دارد و بلندترین کوه آن حلواست که اجازه نزدیک شدن به آن را نمیدهند. اینجا پراکندگی سفال ایلخانی وجود داشته ولی ما نتوانستیم نزدیک آن شویم. جزیره پوشش گیاهی قوی دارد که کار باستان شناسی را مشکل میکند.
این باستان شناس گفت: ما ۷ محوطه باستانی در این جزیره شناسایی کردیم که در اولین محوطه چند تکه سفال و ابزار سنگی به دست آمد ولی در اینکه آنها متعلق به کدام دوره است با تردید میتوان صحبت کرد. یک محوطه دیگر نزدیک کوه حلواست که سفالهای پراکنده دارد و بخش عمده آن تسطیح شده است. اینجا سفال شاخصی را ندیدیم. محوطه بعدی گویاتر است و در آن گونهای از سفالهای پیش از تاریخ را مشاهده کردیم از این سفال در سواحل خلیج فارس هم دیده میشود. از دور سلجوقی تا قاجار تولید این سفال ادامه داشته است.
وی افزود: محوطه بعدی در بخش مرکزی ابوموسی است که در کنار باغی بود. ما دهانه آب انباری دیدیم که در شهرهای دیگر هم وجود دارد. وقتی بارندگی زیاد است آب این آب انبار پر میشود. یکی از چاههای آن همچنان دایر است. یکی هم که ما پیدا کردیم دستکند است و رها شده و فاقد آب بود. اطراف اینها یک نوع سفال سرخ پیدا شد. انواع سفالهای چینی و بدل چینی نیز دیده شد دو قطعه سفال دیگر را دیدیم که با سفالهای اسلامی متفاوت است.
وی گفت: محوطه پنجم از همه برای ما جالبتر بود چون نوعی سفال وجود داشت که میتوان گفت برای اواخر ساسانی و صدر اسلام بوده است. اما این مواد فرهنگی با پوشش شدید گیاه و ماسه بادی نرم پوشیده شدهاند. برخی از سفالها داخل همان سطح وجود دارد. سعی کردیم همان جا تصاویری از آنها بگیریم. در محوطه ششم ۱۹ قطعه سفال پیدا شد. اینجا هم پوشش گیاهی و باد اجازه کار نمیداد. محوطه هفتم هم سفالهایی داریم ولی یک قطعه شبیه سفالهای هزاره اول خلیج فارس است که روی آن رسوب گرفته و تزئینات رنگی دارد. این سفال در زمره سفالهای اسلامی قرار نمیگیرد.
جلودار با بیان اینکه یک ساختمان بانک ملی وجود دارد که ثبت ملی شده و دارای کاشیکاریهای زیبایی است گفت: این یافتهها با توجه به موانع متعددی به دست آمده که در جزیره داشتیم. شاید سفال نوک اژدری شکستهای که در این جزیره پیدا شد به دست دزدان دریای به اینجا رسیده است که البته این یک روایت طنزگونه است ولی با این حال به وزیر نامه نوشتیم که پژوهشها ادامه پیدا کند و نهادها اجازه دهند که در این جزیره گردشگری فرهنگی هم داشته باشیم.