رمان «دارخلو» نوشته ایمان ویسی به تازگی توسط انتشارات سورهمهر منتشر و روانه بازار نشر شده است.
این رمان داستان زندگی خانوادهای فقیر از روستایی دورافتاده و کوهستانی را در اوایل دهه شصت روایت میکند. این خانواده گاوی خریداری میکنند تا امور زندگیشان را بگذرانند اما گاو پس از مدتی به سرقت میرود و زندگی خانواده در آستانه فروپاشی قرار میگیرد. بنابراین مرد برای پیدا کردن حیوان به دل کوه و صحرا میزند. در طول این مدت هم مرد و هم خانواده او با اتفاقات عجیب و غریبی دست و پنجه نرم میکنند.
نام این رمان به گویش محلی نویسنده اثر که از اهالی لردگان است به معنای «درخت خمیده» است. در رمان نیز درخت بلوطی خمیده و کهنسال در ابتدای روستا بالای تپهای قرار دارد که از نظر اهالی روستا مقدس شمرده میشود و معتقدند گنجی زیر پای آن چال شده است.
اتفاقات مهم و مرموز روستا هم در حول و حوش این درخت روی میدهد.
«دارخلو» زبان و داستانی ساده دارد اما تعلیق و پیچیدگی هم دارد و سوالاتی برای خواننده در طول خوانش داستان به وجود میآورد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«بنگ تفنگ! ساچمه از بالا و پایین میریخت. سرها و دستها و پاها خونی بود. در آن شور و غوغا که سگ صاحبش را نمیشناخت، یک نفر پیشانی سردار را هدف گرفت! ماشه چکاند تیر توی آسمان ناله کرد. سرب داغ در پیشانی سردار نشست و از بام خانه پرت شد پایین. ده به یکباره ساکت شد.»
این کتاب با ۲۱۵ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۸۵ هزار تومان عرضه شده است.