«مرحوم حاج آقا از حواریین حضرت امام بودند و امام علاقهی زیادی به ایشان داشتند و حاج آقا نیز به تبع ارادت زیادی به امام داشتند. اعتمادی که امام نسبت به علمیت ایشان داشت به کمتر کسی داشتند و لذا در امور علمی همه را به ایشان ارجاع میدادند، از نوشتن کتاب توضیح المسائل، تصحیح کتب، انتشار کتابهای خود، مناسک حج و … گرفته تا امور اجتماعی نیز با ایشان مشورت میکردند»
این روایت را حجتالاسلام حسین تهرانی فرزند ارشد مرحوم آیت الله آقا مجتبی تهرانی از پدر و ارتباط نزدیک ایشان با استاد بی نظیرش حضرت امام خمینی ارائه کرده است. اما اگر این روایت نیز وجود نداشت، وقتی که نگاهی به عکسهای آن سالهای ابتدایی نهضت اسلامی میانداختیم و یا وقتی که سخنان ایشان درباره استاد جاودانه اش را میشنیدیم، متوجه میشدیم که رابطه او با استاد تا چه حد نزدیک بوده است.
مجتبی شهیدی کلهری در سال ۱۳۱۶ در تهران در خانوادهای متدین و اهل علم متولد شد. پدر او آیت الله میرزا عبدالعلی تهرانی از شاگردان مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی مؤسس حوزه علمیه قم بود. او در دوران رضاخان همراه با مرحوم آیت الله شاه آبادی در مسجد جامع بازار تهران نماز جماعت اقامه میکرد.
او از ۵ سالگی به مکتب خانه رفت، و تا ده سالگی قسمتی از مقدمات دروس دینی را در مدرسه حاج ابوالفتح تهرانی آموخت. پس از آن به همراه پدرش به مدت سه سال به مشهد هجرت کرد و به فراگیری دروس مقدمات پرداخت. در این دوران به صورت خصوصی در درس محمدتقی ادیب نیشابوری حاضر میشد. در ۱۸ سالگی و در سال ۱۳۳۴ به قم رفت.
ایشان بنا به گفته خویش از دوران کودکی با مسائل سیاسی آشنا شد. پدر او حاج میرزا عبدالعلی از ارادتمندان شهید حاج شیخ فضلالله نوری بود و از آن شهید فراوان یاد میکرد و سخن میگفت. با آیتالله کاشانی نیز در ارتباط بود. نسبت به امام نیز علاقه داشت و بارها اظهار کرد که حاجآقا روحالله را مجتهد عادل میدانم. آقا مجتبی در نزد این پدر درس سیاست آموخت.
حجت الاسلام سید حمید روحانی در این خصوص نقل میکند: «آنگاه که آیتالله کاشانی از لبنان و از تبعید بازمیگشت، حاج آقا مجتبی از جانب پدر در فرودگاه تهران به استقبال ایشان رفت. در این مراسم شماری از رجال سیاسی مانند مصدق، بقایی، مکی، حائریزاده و… نیز برخی از روحانیون مانند آیتالله بهبهانی حضور داشتند. مرحوم آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی روایت میکردند که در این مراسم در سالنی که استقبالکنندگان اجتماع کرده بودند، دکتر مصدق به ظاهر به اغما فرو رفت که برخی از محافظان او زدند شیشه را شکستند تا هوای آزاد بیاید و برخی به تیمار او برخاستند؛ در این میان بلندگو اعلام کرد که هواپیمای حامل آیتالله کاشانی بر زمین نشست. به محض اعلام این خبر مصدق چشمانش را باز کرد و با شتاب خود را به پای پلکان هواپیما رسانید و دیدم که دست آیتالله کاشانی را بوسید.»
حاج آقا مجتبی تهرانی با ارزیابی درسها و مقام علمی بزرگان، امام را از نظر علمی و شیوه تدریس سرآمد دیگر علما یافت؛ از این رو، سر در راه امام گذاشت. آقا شیخ مجتبی تهرانی از روزی که به مقام علمی امام پی برد، در راه تقویت و تحکیم مرجعیت ایشان کوشید.
از جمله اساتید او در قم میتوان به حضرت امام خمینی و حضرات آیات سیدحسین بروجردی، سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدمحمدحسین طباطبایی و سیدمحمد محقق داماد اشاره کرد. وی در ۲۵ سالگی به درجه اجتهاد رسید.
حاج آقا مجتبی تهرانی تقریرات درس بیع امام خمینی را گردآوری کرده و با اجازه ایشان به صورت اثری مستقل منتشر کرده است، همچنین مکاسب محرمه و دو جلد رسائل اصولی امام خمینی با همت او تنظیم و منتشر شده است و او مدتی را با حاج آقا مصطفی خمینی هم مباحثه بود. پس از درگذشت آیت الله بروجردی و آغاز مرجعیت امام خمینی با توجه به نسخههای نامطلوب و حاوی غلطی که از رسالههای امام در درست مردم بود، حاج آقا مجتبی از سوی ایشان مأمور به جمعآوری فتاوا و تنظیم صحیح ترین نسخه از رساله عملیه و مناسک حج شد، که در سال ۱۳۴۳ منتشر شد. وی همچنین به همراه چند تن دیگر از شاگردان امام خمینی کتابخانه ی ایشان را در قم دایر کرد که سه سال بعد توسط ساواک تعطیل شد.
در تظاهرات مردم تهران روز سهشنبه ۲ بهمن ۱۳۴۱ که با همراهی آیتالله حاج سید احمد خوانساری برپا شد، آقا مجتبی تهرانی نیز شرکت داشت. همراه با تظاهرکنندگان وارد بیت آیتالله بهبهانی شد و هنگامی که از آنجا بیرون آمد شاهد یورش وحشیانه نیروهای انتظامی شاه به تظاهرکنندگان بود و پسر آیتالله سید ابراهیم استهباناتی را دید که مورد ضرب و شتم پلیس قرار گرفته و با سر و پای برهنه در حال گریز بود. آیت الله مجتبی تهرانی در راه پیشبرد نهضت امام، در مرز توان خود و شرایط زندگی خویش میکوشید و فعالیتهایی را دنبال میکرد.
حاج شیخ مجتبی تهرانی، افزون بر تلاش گسترده در راه استواری مرجعیت امام، در پی آغاز نهضت اسلامی به مبارزه روی آورد و به دور از هر گونه تظاهر سر در راه امام گذاشت و مبارزه را پی گرفت. در پی دستگیری حضرت امام در ۱۵ خرداد ۴۲ مرحوم حاج شیخ مجتبی تهرانی در راه واداشتن دیگر علما و روحانیان، به پشتیبانی از امام، سخت در تلاش و تکاپو بود؛ به گونهای که هیچگاه آرام نداشت. آیت الله حاج آقا مجتبی برای پیشبرد اهداف و برنامههای مبارزاتی خود بر آن شد که در تهران بماند و همراه با علمای مهاجر اهداف را پی بگیرد. او در تهران با چند تن از مبارزان روحانی مانند آیات مشکینی، ربانی شیرازی، سید محمدرضا سعیدی و… هر شب جلسه داشت و با آنان رایزنی و تبادل نظر میکرد.از برنامههای حاج آقا مجتبی تهرانی پیشنهاد تأیید مرجعیت امام از سوی دیگر علما و مراجع بود. این پیشنهاد در جمع علمایی که با حاج آقا مجتبی نشست شبانه داشتند مورد تأیید قرار گرفت.
حاج آقا مجتبی در سال ۱۳۴۷ به نجف رفت و در مدت حدود سه سال اقامت در آنجا در مدرسه آیت الله بروجردی به تدریس کفایه پرداخت و در کلاس درس امام خمینی شرکت کرد، او همچنین در درس خارج اصول آیت الله خویی و آیت الله محسن حکیم حاضر شد.پس از آن به امر امام خمینی در سال ۱۳۴۹ به سبب بیماری فرزندش به ایران بازگشت، و در تهران ساکن شد. او از سال ۱۳۵۱ در مسجد جامع بازار به اقامه نماز جماعت پرداخت و جلسات اخلاق و تفسیر تشکیل میداد. در سال ۱۳۵۷ در منزل خود و با حضور برخی از طلاب تدریس درس خارج را آغاز کرد و در سال ۱۳۶۴ در مدرسه مروی این دروس را ادامه داد.پس از پیروزی انقلاب اسلامی برخلاف انتظارات مسئولیتی را نپذیرفتند، و به برگزاری جلسات درس خارج برای طلاب و نیز جلسات عمومی اخلاق پرداختند.
آیت الله آقا مجتبی تهرانی سرانجام در ۱۳ دی ماه سال ۱۳۹۱ و در سن ۷۷ سالگی دعوت حق را لبیک گفتند و پیکر ایشان در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی به خاک سپرده شد.